اردیبهشت روز دوم

                                                                        روز دوم

صبح

  نشست با زاون قوکاسیان

  در نشست با آقای منتقد چند موضوع مطرح شد :

        تاثیر سیاستها و اعمال نظرها بر رای داوران، که آقای قوکاسیان فرمودند در طی           مدتی که جشنواره های زیادی را داوری کرده اند                                                           به این موضوع برنخورده اند و اصولا هیچ منتقدی که دوستدار سینما باشد حاضر به  همچین کاری نمی شود .

        نگاه هنرمند بومی به فرهنگ و سنت هایش و کاوش درآنها

        موضوع بسیار مهم تفاوت فیلم تجربی و داستانی

  و اینکه ما چگونه می توانیم برای فیلم تجربی تعریفی ارائه کنیم و بر اساس آن به نقد فیلم بپردازیم

  و  حد و مرزهای این دو نوع سینما کجاها به هم نزدیک می شود و چه جاهایی از هم فاصله می گیرد .

  به گفته آقای قوکاسیان ما در ایران زیاد با فیلم تجربی آشنا نیستیم و د ربیشتر موارد تعریفی نامشخص از آن ارائه کرده ایم .

  ایشان گفتند که فیلم چشمه آربی آوانسیان از اولین فیلم تجربی های موفق ایران بوده است . و این فیلم را با یک فیلم ملودرام                                                             که گویادر ارمنستان ساخته شده است و بر اساس همین داستان عاشقانه مقایسه کردند .

  فیلم های روز دوم

  درروز دوم 14 فیلم پخش شد و به طور کلی می توان 4 ایراد اساسی به اکثر این فیلم ها وارد دانست .

        اشکال فیلم نامه ای

        استفاده نامناسب از موسیقی

        تدوین

        ساختار

  متاسفانه اکثر فیلم سازان ما ساختار را کاملا نادیده می گیرند.

  استفاده از تکنیک ها و شگردهای داستان گویی و سینمایی ، کمک بسیار مهمی به قوی ترشدن فیلم ها می کند و مانند ظرف و قالبی                                                 است که مواد خام اولیه در آن ریخته می شود .                                                                     

  ۱- فصل ها        13 دقیقه            حسین دیانت خواه                      مستند

  چیزی که در پایان فیلم از خودمان می پرسیم این است که هدف از ساختن این مستند ( تصاویری زیباکه زحمت زیادی هم                                                                      برای آن کشیده شده بود ) چیست ؟

  آیا درحال تماشای یک نمآهنگ هستیم ؟

  فصل ها می آیند و می روند از بهار تازمستان

  موسیقی های هزاران بار شنیده شده : مثل یانی بر روی تصاویر کارکرد عکس می یابند .

  مثلا در ذهن یانی را وسط کنسرتی تجسم کنید در حالی که بر پرده تصاویر از فصل ها در جریانند .

  در این فیلم موسیقی نه تنها کمک حال تصاویر نسیتند بلکه ما را از آنها دور می کنند

  فقط می توان گفت تصاویر زیبا بودند ، همین ! 

   ۲- همدلی         24 دقیقه                        عالیه حاجبی          داستانی

  فیلمی درباره دختران دبیرستانی

  ۳دوست (نقش منفی ها) که زیاد درس خوان هم نیستند و آهنگ های روز گوش می دهند و از ادبیات روز استفاده می کنند. در مقابل                                                    فاطمه ( نقش مثبت ) که درس خوان ، با گذشت و خلاصه خیلی مثبت است .                                                                                                                                            

  در کلاس درس یکی از آنها نمی تواند مسئله ای را حل کند و فاطمه آن را حل کرده و دختر از کلاس اخراج و بعدتر

  در امتحان تقلب می کند ، نمرات پایان ترمش بد است و پدر کارنامه را می گیرد و دعوای جانانه ای با او می کند .(بازیگر نقش پدر انصافا

  خوب بازی کرد ) شخصیت تصمیم می گیرد متحول شود  و به کمک فاطمه شاگرد درس خوانی می شود .     /کات/  


  فاطمه می خواهد درحج عمره دانش آموزی ثبت نام کند ولی توانایی مالی آن را ندارد . شاگرد متحول شده به دادش   می رسد و پول حج         

  جور می شود .

  مادر فاطمه به او می گوید که بابای مدرسه مریض شده و باید عمل شود اما وضع مالیش خوب نیست .

  خوب نتیجه که معلوم است ، نیست ؟ فاطمه از خود گذشته پول حج را به او می دهد .

  اول بگویم که از 3 دوست نقش منفی یکی از آنها خوب بازی می کرد ، روان و با احساس و دیالوگهاش را بدون اشکال بیان  می کرد .

  از موسیقی که حرف نزنیم بهتر است . گویی کسی حواسش نیست که نقش موسیقی در فیلم اصلا چیست ؟!

  استفاده نابجا از جامپ کات و زوم

  شخصیت های بالسمه ای و شعاری و دیالوگهای شعاری تر.

  داستان انگار یادش رفته چیزی به نام انسجام و ایجاز هم وجود دارد .

  در مورد تدوین هم باید بگویم باید فکر اساسی کرد چون اکثر فیلم ها در این مورد اشکال دارند.

  تدوین که نه به ریتم داستان و جلو بردن روایت کمکی می کند نه به فضا سازی !

  فیلم کاملا دوپاره است ، پاره اول تحول شخصیت نقش منفی و پاره دوم فاطمه و حج رفتن او تنها گره داستان شاید نمرات بد پایان ترم نقش

  منفی باشد که آن هم به جایی نمی رسد .        

  البته چند دقیقه اول فیلم خوب بود . 

 ۳ - هرگز نمیر         6دقیقه           وجیهه نجابت             داستانی

  فیلم درباره پسر دست فروشی است که در روز مادر که بقیه بچه ها هدیه هایشان را به مادر می دهند او هدیه اش را به آب می سپاردو تمام !.

  متاسفانه اکثر فیلم ها درحد ایده متوقف می شوند و گویی نویسنده زحمت پرداخت شخصیت ها و موقعیت های داستانی را به خودش نمی دهد .

  و بدتر از آن همان ایده ها هم اکثرا خام و فاقد جذابیت است .

  در این فیلم اول یک پسر دست فروش را می بینیم  که در حال فروختن یک روسری است .  بعد جمعی از کودکان دست فروش را  که مشغول 

  صحبت کردن هستند و می فهمیم که روز مادر است .  و هر کسی می خواهد برای مادرش هدیه ای بخرد . 


  و در پایان  پسر که گویا مادری ندارد هدیه اش را به آب می سپارد .

  برای معرفی شخصیت پسر ازسکانسی سردردستی خام و خام استفاده شده . و ما بدون شناخت پسرو احساس همدلی با او پرتاب می شویم    

  به سکانس جمعی  دستفروشان ( که کاملا جنبه اطلاع رسانی دارد و بس )  و قضیه روز مادر و بعد هم دریا ، در این میان می توان  چندین

  سکانس گمشده را پیگیری کرد از شخصیت پسر ، مشکلاتش ، دوستهایش و .... و مادرش ! 

   ۳ - دست خودم نیست       5 دقیقه            معصومه بصری                داستانی

   باز هم یک ایده : دختری که مشکل شب ادراری دارد.( همان فصل اول که مادر دارد رخت ها را روی طناب می اندازد ، لو می رود )

  تنها قسمت جالب کار کابوسهای دخترک است که مادربا آن چاقویش حسابی ترسناک هم شده بود بی چاره دخترک ( البته دخترک به جای اینکه               

  بترسد مدام می خندد)طبق معمول موسیقی اصلا خوب  نبود .

  بازی مادر نسبتا خوب بود .  ولی با یک تدوین بهتر و کوتاه کردن می شد فیلم را بهتر کرد . 


  ۵- بوی گندم                 6 دقیقه محمد برازنده غلامرضا صالحی        داستانی

  یک فیلم وحشتناک !

  هنگام تماشای فیلم مانده بودم که اصلا چرا این فیلم در جشنواره است .

  از تصاویر بد ، صدای بد ، موسیقی بسیار بد و از نامفهوم بودن  فیلم نگویم بهتر است . 

  ۶- نعلین            6 دقیقه              پریناز باعثی           داستانی

  پسری کفشش پاره است ، پولهایش را جمع می کند که برای خود کفشی نوبخرد اما در نهایت دریک اقدام قهرمانانه برای مردی میانسال

نعلینی نو می خرد .

  فیلمی که نه در  تکنیک حرفی برای گفتن دارد و نه داستان ( البته بگویم طرحی یک خطی بهتر است )

  اینکه کفشهای پاره ی کودکی را نشان دهیم و بعد ویترین کفش فروشی را ، راحت ترین راه و شاید بدترین روش برای پیشبرد داستان است .

  تصاویر خام می آیند و می روند ، بدون آنکه روابط شکل بگیرند و یا تاثیر دراماتیکی ایجاد کنند . 

  ۷- سفید پوش      5 دقیقه            محسن بختیار         داستانی

    ندیدم!


  ۸- زمانت مرد         10 دقیقه            مصطفی روشی           داستانی 

  داستان مردی که با ساعت ها مشکل دارد . و خود نیز شاگرد ساعت سازی است .

  ایده در نگاه اول جالب و جذاب است . مردی که ساعت ها را از کا رمی اندازد و سرانجام ساعت خانه خود را و همین طور ساعت درون خود را ... "مرگ" !

  حضور زن کاملا اضافه است و همچنین آن نمای آخر که شاگرد جدید ساعت سازی را نشان می دهد .

  می شد از این ایده یک فیلم خوب تجربی ساخت ، با پرداختن به دغدغه های درگیر کننده مرد ، اما حیف که به کل فنا شده است .

  اگر قرار است د رفیلم شخصیت یا حتی شیئی باشد باید به فکر کارکرد د رماتیک آن هم در داستان باشیم نه این که پا در هوا هر چه دلمان خواست به

  فیلم وصله کنیم   . 

      

  ۹- آفرینش        15 دقیقه           داوود مرزی زاده           مستند

  مستندی درباره آفرینش ،  آفرینش چه چیزی؟

  در نمایی ساکن و 7 دقیقه ای حرکت آرام خورشید را می بینیم و بعد نمایی کوتاه با برشهای سریع حرکت حلزونها و ...

  جایی در فیلم از ترکیب " معجزه آمیز" استفاده می شود . این را هم می شود به فرهنگ پربار لغات فارسی افزود .

  معجزه آسا شنیده بودیم اما معجزه آمیز ؟؟؟



  ۱۰- فیش آی       12 دقیقه            محمود شهبازی               تجربی

  همین را بگویم که به نظرم بهترین فیلم جشنواره تا به امروز

  فیلمی با سرو شکل مناسب ،ایده بسیار خوب ، و از آن بهتر اجرا

  فیلمبرداری بسیار خوب و صداگذاری مناسب

  فقط تدوین اندکی اشکال داشت و با کوتاهتر کردن فیلم می شد آن را بهتر هم کرد و آن اندک موسیقی هم .

  ( از دیدن این فیلم لذت فراوان برد )

  ایده بسیار عالی استفاده از زبان ماهی ها هم قابل توجه بود .

  در باره این فیلم مفصل خواهم نوشت .


   ۱۱- گجسته دژ       15 دقیقه        ستاره سماوی          داستانی

  چون این فیلم را خوب ندیدم ، نمی توانم نظری بدهم . فقط به نظرم داستان انسجام خوبی نداشت .

  البته بازیگر نقش زن خیلی خوب و روان بازی می کرد . 

   ۱۲- بی بی سلور            20 دقیقه            یوسف محمود پور           داستانی

  فیلم کاملا دوپاره است .

  نیمه اول مستندی درباره ساخت گهواره چوبی که خوب هم از کار درآمده بود . به همراه آن زن که برای کودکش به زبان محلی آواز می خواند .

  نیمه دوم داستان افسانه ای درباره گم شدن دختر مردی و جستجوی طولانی او در پی اش و یافتن او سالها  بعد در حالیکه خود کودکی دارد .

  آخر هم معلوم نشد که این بحث دوم چرا به آن نیمه خوب اول اضافه شده است . 

   ۱۳-افتخار          21 دقیقه            مرضیه دهقانی                داستانی

  داخلی کلاس دخترانه

  معلم هنوز نیامده است و شاگردان هر کدام به کاری مشغول اند تعدادی جلوی کلاس درحال اجرای زنده موسیقی های باب روز هستند و

  بعضی ها هم در حال چرت زدن .


  معلم وارد کلاس می شود . زنگ انشاء است .

  موضوع انشاء : به چه چیزی افتخار می کنید .

  و هر کدام از بچه ها می آید و انشای خود را می خواند .

  شاگردی در حال ورق زدن آلبوم خواننده ی محبوبش است . آن یکی ادا واصول در می آورد ... تا نوبت می رسد به نقش اول : او می آید و از پدر

  خود می گوید ، کسی گوش نمی دهد حتی معلم هم سرش به کاری گرم است .

  فیلم جذاب و تاثیر گذار است . بازی ها اکثرا خوب و بجاست !

  دختر از پدرش می گوید ، کلاس درس را ترک گفته وارد زندگی پدر می شویم .

  او کارگر شهرداری است ." نظافتچی گلزارشهدا "

  چند اتفاق از جمله صحنه تصادف را می بینیم و صحنه ای که عروس و دامادی به آنجا می روند بر مزار شهیدی ( پدر عروس ) ...

  انشاء تمام می شود . دوباره وارد کلاس می شویم . همه ساکت شده اند و سراپاگوش و توجه معلم هم جلب شده است .

  بعضی از دانش آموزان می گویند که همه این ها شعار است و بعضی ها هم عقیده دارند که نه این گونه نیست . درآخر هم دختری می گوید :

  این از آن نوع فیلمهانیست که من دوست داشته باشم . 

 اول چیزی که جلب توجه می کند نه داستان بلکه انتخاب ساختار است .

 ساختاری مناسب که اگر فیلمنامه پرداخت بهتری داشت و دیالوگ ها و موقعیت ها این قدر شعاری نبودند ، فیلم قدرتمندی از آب در می آمد .

 اگر خانم دهقانی به داستان ها و شخصیت ها توجه نشان دهند . امید است که فیلم سازی موفق شوند.

 ایده ها نسبتا خوب اجرا شده اند و بازیها هم روان است . ولی امان از دست این شعارها که جان فیلم را گرفته اند . 

  ۱۴- چند پلان به هم مرتبط            15 دقیقه          حسن بیداروند    داستانی

  چند پلان مرتبط حکایت مردی است که گویی رنگ از زندگیش رخت بر بسته و در دنیایی بسته وسیاه و سفید زندگی می کند .

  تاکید بر تلویزیون و تنهایی مرد ، کابوسها یا رویاهاش ، رفتن فیلم به سمت سورئال جالب توجه است .

  فیلم برداری و نورپردازی تیره و تار است که اگر بهتراجرا مشد بر قدرت فیلم می افزودند .

  بازیگر هم در بعضی جاها توانسته این حس تنهایی را درآورد .

  ولی باز هم مشکل ریتم و فقیر بودن فیلم از عناصر بصری مناسب که به پیشبرد داستان و مفاهیم کمک کنند به چشم می آید .

   ...

   مشکل عمومی فیلم ها نداشتن یک ساختار فکر شده و اسکلت بندی است .

  ساختاری که در آن داستان و شخصیت به درستی رشد کنند .